۱۲ فروردین، ۱۳۹۳

آنارشیسم و مغز انسان!

برای خواندن کل اراجیف جدید سعید صالحی نیا به روی اینجا کلیک کنیم.
سعید صالحی نیا: وجه ضد اتوریته آنارشیزم از دید من وجهی ضد علمیست.مخالف ماهیت انسانست.آنارشیزم مدعی است که مخالف هرگونه اتوریته است.انسان مغزش اساسا در روابط اجتماعی با پذیرش اتوریته کار می کند. لذا ادعای محو اتوریته ادعای مشابه دوشیدن گاو نر است. همانطور که ادعای سوسیالیست بودن ذاتی آدمها! سوال عملی اینست که چه اتوریته ای در چه وسعت مگانی زمانی و موضوعی باید باشد و چگونه فضا برای تغییرش اماده باشد؟ اینها سوالات عملی درست است و پاسخ طبعا در دست انارشیستها نیست.

رزا: صالحی نیا انسان اتوریته و قدرت طلبی است. با دانش قرن 19 در صدد توجیه رفتارش هم هست. از آنجایی که مدرک دکتر هم در پالانش دارد، تشخیص دادم بد نیست به برخی از افاضاتش بپردازم. البته حیف وقت که گذاشت روی بدآموزی ها و اطلاعات غلط این آدمها، وقتی هر کس میتونه بزنه بیرون و از طبیعت لذت ببره!
برای همین فقط به جمله ی بالاش میپردازم. و حوصله ی بررسی مقاله ی وصله بندی اش را ندارم...
صالحی نیا نوشته: انسان مغزش اساسا در روابط اجتماعی با پذیرش اتوریته کار می کند.
رزا: صالحی نیا این جمله را در پی اخی و بد بودن آنارشیسم ضد اتوریته و قدرت نوشته. سواد صالحی نیا اما در همان قرون وسطی گیر کرده است.
اینکه قرن 19 قرن ماشین بود، تاثیرش را هم در زبان میشه دید. «بدون فرمان نمیشه رانندگی کرد»، «به روغن کاری احتیاج داشتن» ، «گیرپاژ کردن» پنچری مغز را گرفتن و...
اینکه مغز انسان برای کار کردن محتاج پذیرش آتوریته است، این هم از افاضاتی هست که قرن ها کودکان را مجبور به یادگیری، تعلیم و تربیت کردند، با کتک و زور، تشویق و جایزه...چماق و هویج...
رزا: مغز انسان برای کار کردن احتیاج به انگیزه داره، نه اتوریته. انسانی که در 70 سالگی عاشق یک چینی میشه و زبان چینی یا ژاپنی و... یاد میگیره...
اصولن هر انسانی با داشتن انگیزه یاد میگیره فرای مرزهای قراردادی که برایش تعیین کردند بره. هر کاری در واقع نیاز به انگیزه داره.
تا همین سال 2010 هم بسیاری معتقد به ساختار هیرارشیکال و سلسله مراتبی مغز بودند. اما با تحقیقات جدید معلوم شد که مغز مرکز یا مراکز تصمیم گیری نداره. تقریبن میشه گفت که مغز هم شبکه ای کار میکنه. درسته که مغز هم مراکز جمع آوری اطلاعات داره. مرکز زبان، حرکت دادن دست و پا و غیره (مراکز ذخیره ی اطلاعات موتوری و احساسی و حواس چند گانه) اما اگر هم این مراکز بدلیلی از بین بروند، ولی باز هم بخشهای دیگر مغز سعی در گرفتن مسئولیت سلولهای نابود شده را داره. در ضمن این مراکز، مراکز تصمیم گیری نیستند، تصمیم بر اساس تاثیر بخشهای مختلف مغز روی همدیگر انجام میشه.
مغز انسان ساختاری سلسله مراتبی نداره. رییس ، رهبر و کمیته مرکزی هم نداره.
مغز انسان شبکه ای عمل میکنه و نه هیرارشیکال.
هر انسانی هم تحت اتوریته قرار بگیره و تا زمانی که بر او این سلطه سوار است، اجباری مجبور به کار و اعمالی میشه که ازش انتظار دارند. البته به محض کنار رفتن این فشار و اجبار، انسان هم پی علایق خودش میره.
صالحی نیا اما نوشته: انسان مغزش اساسا در روابط اجتماعی با پذیرش اتوریته کار می کند.
بله مجبوره و مجبورش کرده اند.
صالحی نیا هم مانند تمام تئوریسین های سیستم، شب و روزش را در ترویج نیاز انسان به اتوریته میگذراند. خودش هم تمام تلاشش اینه که به بالای این هرم سلسله مراتب برسه. تسخیر قدرت سیاسی را هدف قرار داده، می خواهد هم، روزی خدا و رهبر بشه، با ادعای ساختن "یک دنیای بهتر" برای همه، اما در واقع عطش قدرت داره.
در حالی که اغلب انسانها تلاششان برای خلاصی از اتوریته و قدرت و تلاششان برای آزادی از اتوریته است.
زمانی که بخش بزرگی از انسانها در تلاش برای ایجاد فضا ها و مکانهای ضد اتوریته هستند، زمانی که آنارشی در صدد تریبون دادن به صدای بی صدایان است، آنها که در جلسات بحث و گفتگو بدلیل وجود رهبران کاذب، نخبگان سیستمی و حرافان حرفه ای اصولن شانسی برای بیان نظراتشان ندارند. اما مبلغان حرفه ای حزبی در صدد نمایندگی، رهبری و لشکر درست کردن هستند. در صدد مرعوب کردنند تا خودشان در سیستم رقابتی جایزه و رتبه بگیرند.
نباید در رقابتها، زور آزمایی ها و فضای اتوریته آنها شرکت کرد. برعکس باید این ساختارها و روابط و مناسبات را نابود کرد، برهم زد.
آنارشی همواره و کماکان ضد اتوریته است. آنارشی شبکه ای از فعالینی است که بدلیل انگیزه ی مشترک، با هم در کاری اشتراک دارند. آنارشیستها هر گونه فرماندهی و فرمان پذیری و اتوریته را رد کرده و در پی ایجاد اجتماعات غیر سلسله مراتبی هستند.
این عمل با ساختار شبکه ای مغز انسان نیزهمخوانی داشته و کاملن در جهت نیاز انسان است.
اگرچه بیش از چند قرن سیستم مردسالار/ سرمایه داری در جهت تحریف علوم بر طبق تثبیت اتوریته ی اقتصادی و سیاسی خود است، اما دانش را نمیتوان برای همیشه تحریف کرد.
بقای سیستم به فاکتورهای زیادی وابسته است. یکی از آنها همان گرفتن اعتماد به نفس از مردم و اجتماع است. تجربه ی خودگردانی های کارخانجات، محلات، شهرها و روستاهای خود گردان بخوبی نشان دادند که انسانها نه به مدیران، نه سروران، نه رهبران و نخبگان فکری(سیاسی، اقتصادی، علمی...) نیاز دارند و نه به هیچگونه اتوریته ای برای "درست" کار کردن!
انسانها در همکاری و تعاون..
همدلی و همبستگی
میتوانند در آزادی جامعه ای انسانی را بنا کنند. جامعه ای که مانند مغز انسان شبکه ای از فعالین است که نه با زور و اجبار و فشار و اتوریته، بلکه با انگیزه ی بهتر کردن شرایط زیستی خود و دیگری اقدام میکنند. شبکه ای که در صورت نابودی برخی از سلولهایش، مسئولیتهای مانده را تقسیم میکند.
شبکه ای که مرکز ندارد. و هر بخش آن در هماهنگی با بخشهای دیگر کار میکند.
مسلمن آنارشی میان انسانهایی برقرار شده و می شود که با انگیزه ی کسب قدرت برای خود مخالفند. همچنین هر گونه فشار و اجبار را برای خود و دیگری نفی میکنند.
برای آنانی که بروی "نیاز انسان و مغزش! به اتوریته" می کوبند، زندگی در همین گنداب سیستم کافی است. آنان در مناسبات سلطه و سلسله مراتب گیر کرده و تمام هدفشان در زندگی، بالاکشیدن خود در سیستم سلسله مراتب است.
در زیر یک مقاله در مورد چگونگی کارکرد مغز انسان!




مطالب مرتبط:
یاداشت سر گشاده ی من (رزا روشن) به سیمین مجد در لینک زیر

کامنت خانم مجد در لینک زیر

بقیه ی کامنتها در روی کلمه ی اینجا کلیک کنیم
توضیح: خانم سیمین مجد همسر جدید آقای صالحی نیا میباشند که همزمان مجری برنامه های ویدئویی "مناظره ی سیاسی" را به عهده دارند.

دانلود کتاب ویرجینیا ولف «اتاقی از آن خود»
دانلود اینجا


رزا: مطلب بالا (پس از کمی صاف و صوف) همراه با مصاحبه ای قدیمیتر در مورد آنارکا فیمینیسم را میتوانیم در لینک زیر بخوانیم.
آنارشیسم و مغز انسان! 
برخوردی به نظرات سعید صالحی نیا 
همراه با مصاحبه ای در مورد آنارکا فیمینیسم

۸ نظر:

ناشناس گفت...

سلام رزا جان
راستش خواستم درباره ی این اظهارات درباره ی ضروری بودن رقابت برای کارکرد اجتماعی مغز (بیولوژی انسان ) بنویسم این کامنت ها رو که خوندم دیدم کلی باید بنویسیم و وقتی که مقاله آشنایی با آنارکوفمینسم رو خوندم کلا بیخیال جواب دادنش شدم (آدم می مونه از کجا شروع بکنه به جواب دادن یا بهتر بگیم سوال کردن!) فقط یک چیزی که خیلی اذیتم می کنه این هست که این آقاهه از معدود افرادی هست که هنوز فکر می کنه داروینیسم اجتماعی واقعی هست ! (تاجایی که من یادمه دهه ۱۹۲۰ کلا معلم های زیست شناسی هم بیخیالش شدند!) جالبی اش ایتجاست که (توی مقاله آشنایی با آنارکوفمنیسم) دقیقا بعد ار اینکه مورد بازخواست قرارت می ده که چرا منبع نداری خودش می گه که براساس علم ، اساس طبیعت برپایه رقابت هست ... معلوم نیست از کدوم علم صحبت می کنه چون توی غلوم تجربی که طبیعت اساس نداره بلکه مکانیسم داره کسایی که ادعا می کنند شالوده ی طبیعت رو پیدا کردند معمولا به اینجور ادعا ها شبه علم می گند نه علم.
خیلی می شه درباره ی ادعاهاش حرف زد ...
همینطوری ادامه بده رزای عزیز من هم خیلی از حرف هات رو قبول دارم.
با عشق و همبستگی

Rosa گفت...

سلام وحید جان
ما فردا میزنیم به خیابون جای 12+1 بدر!
راستش طرفمان از شبه علم برای اثبات نظرش استفاده میکنه.
از همه جالبتر اما جمله ی زیره ازش :
سوال عملی اینست که چه اتوریته ای در چه وسعت مگانی زمانی و موضوعی باید باشد و چگونه فضا برای تغییرش اماده باشد؟ اینها سوالات عملی درست است و پاسخ طبعا در دست انارشیستها نیست.

رزا: اینها فقط خواستار جابجا شدن اتوریته هستند و قراره به ملت بباورانند که اتوریته ابدی، از ازل بوده!
همش هم در حال رقابت و مناظره و کشتی گیریه!
من هم حوصله ی جواب دادن به تحریفاش را ندارم. الان مصاحبه ام را برای آزادی بیان! فرستادم بجای جواب به تحریف هاش.
راستش اگر فیزیک خونده بوداز فیزیک برای "اثبات" نظراتش استفاده میکرد!
برای اینها اصلن فرقی نمیکنه.
عجیب یاد آرون سوارتز افتادم.
فکرش را بکن، تمام مقالات و تحقیقات پابلیش بشه...
اینطوری دیگه این مُلاها نمیتوانند برای ملت بروند بالای منبر...
تمام دانش برای همه
با عشق
و همبستگی

ناشناس گفت...

سلام رزا جان
این رو ببین
https://onebigtorrent.org/torrents/23597/Fuck-For-Forest-2012
البته من هنوز دارم دانلود می کنم و ندیدم ولی گویا اینها به جای لخت شدن ، همدیگر رو می کنند :)

Rosa گفت...

سلام وحید جان
آره باید جالب باشه :)
راستش ایده های عجیب و غریبی وجود داره.
من فعلن نیمه وقت توی خیابان هستم ولی برگشتم به مجازی،ارزش بررسی دقیق داره که اگر جهانی بشه بقول حزبی ها "توده" ای بشه، شاید همان ارزشهای قدیمی را بشکنه.
فعلن لخت شدن سمت دوربین ها را میچرخونه و احتمالن در آینده ی نه چندان دور، "کردن" و اف- اف- اف :)
جایت اینجا و در کنار ما خیلی خالی است.
امروز دوربین ها روی پسر کوچولویی زوم کردند که با سن دو سال و نیم، علیه دیپرتش به افغانستان در همان صف جلو با قاطعیت و دست های کوچولویش در جیب، پابپای ما بیش از یکساعت رژه رفت.
متاسفانه هنوز زبان باز نکرده تا بتوان فهمید، آیا واقعن میدونه قراره چه بر سرش بیاد؟
من برای ماندنش اما شاید اف اف اف هم بشوم!
البته فعلن سرسختی خودش بسیار موثر بود و همه ی دوربین ها را جذب کرد.
جهانی که ما تصورش را داریم را من فقط در حین مبارزه دیدم.
یک کشیش، یک وکیل، یک دکتر، یک کارگر یک گدای خیابون یک معلم...
با امضا و اکسیون و راهپیمایی و... میخواهند که این بچه کوچولو ها زندگی در جنگ را نداشته باشند.
تا زمانی که ما همه همبسته ایم
سیستم هیچ غلطی نمیتونه بکنه.
تا زمانی که انسان هنوز رقم و عدد نشده در نمودار و آمارهای روی کاغذ.
با عشق
و همبستگی

ناشناس گفت...

سلام رزا جان
:)
امیدوارم وقتی بچه ها بزرگ می شوند آرزوهای عاشقانه تری داشته باشند
-----------
این هم یک مقاله ی علمی (با شماره DOI= 10.1177/1948550613511501 ) که نشون می ده زنانی که غالبیت مردانه رو می بینند عملکردشون در ریاضی پایین می یاد ... رقابت موجب پیشرفت نمی شه
https://anonfiles.com/file/87644abaed6b8c50a1eee64e67b5bf45

با غشق و همبست

Rosa گفت...

آره وحید جان
امیدوارم وقتی بچه ها بزرگ می شوند آرزوهای عاشقانه تری داشته باشند ..

این مقاله ی جالبی بود و قسمت زن دومینانتش برایم جالب بود، که تاثیری گویا نداشت. کارهای دیگری در مورد سکسیسم قبلن خوانده بودم. در مورد تاثیر نگاه بروی اندامهای جنسی و...
این مقاله اتوریته را زیر زره بین گذاشته البته و جالبتره.
صبح بلند میشم و دقیق میخوانم. کارهایی که روی اتوریته ی "غیر زبانی" هست قبلن خیلی جذبم میکرد بخصوص در مورد کودکان.
امروز به تصادف با یک فیزیکدان آشنا شدم. فکرش را بکن، میگفت برای یکسال پروژه گرفته روی شبکه تحقیق کنه.
کمی در مورد مغز گفتم، میگفت اگر موضوع اندازه گیری محاسبه ی سیالیت چرخش اطلاعات در شبکه حل بشه، برای تحقیقات مغز هم راه باز میشه.
البته من زیاد نفهمیدم چی میگه ولی فکر میکنم هر چه دانش ما بیشتر بشه در مورد شبکه های مجازی، چون بسیار ساده تر عمل میکنه، بطور کلی ایده های جالبی هم در مورد کارکرد مغز مطرح خواهد شد.

راستش روی رفتارهای اتوریته ی غیر گفتاری کار کردن را بسیار معتبر میبینم، چون نگاه روی اعضای جنسی یک ابراز جهانی است و عکس العمل های زنان به آن هم فرای فاکتورهای فرهنگی و ...که در آن رشد کردند، است.
اما
فعلن میرم بیهوش بشم.
امیدوارم بچه ها اینهمه زود بزرگ نشوند:)
با ع و ه

Rosa گفت...

دانشجوی ایرانی دکتری دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر موسسه فناوری جورجیا( GorgiaTech) با برتری در مسابقات اختراعات کنفرانس تحقیق و نوآوری دانشگاه موفق به دریافت جایزه ۱۵ هزار دلاری ادیسون شد.

به گزارش خبرنگار علمی ایسنا، الناز بابان صادقیان، نخستین دانشجوی دختری است که موفق به دریافت جایزه اول این رقابت نوآوری فناوری می‌شود.

طرح صادقیان که به کسب جایزه اول این مسابقات منجر شده، ابداع آشکارسازی کارامد برای سیستم‌های ضبط مغناطیسی دوبعدی و ارائه فناوری ای جدید برای ذخیره حجم عظیمی از اطلاعات است. سیستم ضبط مغناطیسی دوبعدی حجم ذخیره اطلاعات را در دیسک‌های سخت به شدت افزایش داده ولی همین حجم بالای داده ها خوانش اطلاعات دیسک‌های سخت را دشوار کرده که طرح های ابداعی بابان صادقیان می‌تواند این چالش کلیدی را برطرف کند.

مسابقه جایزه ادیسون هر ساله در حاشیه کنفرانس تحقیق و نوآوری موسسه فناوری جورجیا آمریکا (GTRIC) برگزار می‌شود و برنده آن از بین دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد دانشگاه که خلاقانه‌ترین طرح فناورانه را ارائه کنند، انتخاب می‌شود.

ناشناس گفت...


Man pishnahadi be dostam sahlenia daram Hetman bayet ketab bishori ra bexaned,,,,